ارائهدهنده: حجتالاسلام والمسلمین سید حامد علیزاده موسوی
ناقد: حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر مؤمنی
دبیر علمی: دکتر حسن عبدیپور
۱. هدف و چشمانداز پژوهش
دکتر علیزاده موسوی در این نشست کوشید تا با نگاهی انتقادی و واکاوانه، مسیر تطور فهم خاورشناسان از مفهوم «امامت» در نسبت با قرآن را از نیمهی قرن نوزدهم تا روزگار حاضر تحلیل کند. این رویکرد با هدف آشکارسازی گسستهای معرفتی در مطالعات غربی و تبیین منطق درونی الهیات امامیه صورت گرفته است.
روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی بوده و مبتنی بر بررسی متون اصلی غربی در کنار متون بنیادین امامیه مانند اصول کافی، تفسیر قمی و آثار متکلمان قرن سوم و چهارم هجری است.
۲. پیشزمینه و مسئلهمحوری
پیدایش مطالعات قرآنی شیعه در غرب – عمدتاً از زمان نولدکه و گلدتسیهر – در پرتو سه مسئلهی بنیادین شکل گرفت:
۱. دوگانگی قرآن صامت و قرآن ناطق و تلقی از امام به عنوان مفسر وحی زنده؛
۲. مسئلهی تحریف قرآن و نسبت آن با آموزهی ولایت؛
۳. هرمنوتیک شیعی مبتنی بر ولایت و جایگاه امام در تأویل باطن قرآن.
به باور نویسنده، هر سه محور یادشده، در سنت مستشرقی با پیشفرضهای تاریخی و فلسفی بیروندینی فهم شدهاند و از درک نظام معرفتی امامت به مثابهی «ادامهی وحی در تاریخ» غفلت شده است.
۳. طیف دیدگاههای مستشرقان
نولدکه و گلدتسیهر (۱۸۶۰–۱۹۲۰): نسبت قرآن و امامت را تقابلی تفسیر کردند؛ امامت را عنصری افزوده و غیرقرآنی دانستند.
آرتور جفری و رئوبن راهبار (دهه ۱۹۳۰–۱۹۵۰): مباحث تحریف را بر مبنای حذف آیات امامت در مصحف عثمانی تحلیل کردند.
کلبرگ و امیرمعزی (دهه ۱۹۸۰–۲۰۰۰): بر اساس متون اولیه مانند قرائات سیاری، تاریخچهی شکلگیری گفتمان تحریف را ترسیم نمودند.
ایوب و لاوسون (دهه ۱۹۸۰–۲۰۱۰): با رهیافتی پدیدارشناسانه، امام را مفسر باطن و واسطهی بصیرت قرآنی دانستند.
براشر (پس از ۲۰۱۰): کوشید تا رابطهی دیالکتیکی قرآن و امام را بازسازی کند و از همافزایی متن و ولایت دفاع نماید.
۴. نقدهای اصلی نویسنده
الف. دوگانهسازی تصنعی: تقابل میان قرآن و امام، برخلاف منطق درونی الهیات امامیه است که رابطهای همافزا و دیالکتیکی میان وحی و ولایت را میپذیرد.
ب. تعمیم تاریخی نادرست: نسبتدادن باور به تحریف به کل شیعه، در حالی که از قرن سوم هجری به بعد، اجماع امامیه بر مصونیت قرآن شکل گرفته است.
ج. تفسیر غلط از تقیه: مستشرقان ردّ تحریف را ناشی از تقیه دانستهاند، بدون تکیه بر شواهد متنی معتبر.
د. بیاعتنایی به تحولات درونی حدیث و اصول: غفلت از نقش روش نقد سند و دلالت در پالایش متون و تثبیت قرائت صحیح قرآن.
هـ. منابع دست دوم: اتکا به روایات سنی یا منابع غیرامامی باعث فهم ناقص از دستگاه معرفتی شیعه شده است.
۵. نوآوریهای مقاله
ترسیم تاریخی تطور اندیشهی غربی از سدهی نوزدهم تا قرن بیستویکم.
ارائه چارچوبی نو برای نقد هرمنوتیک خاورشناسان بر مبنای الهیات ولایت.
استناد سنجیده به منابع اصیل امامیه در بازسازی گفتمان مصونیت قرآن.
تبیین نقش علم اصول در تثبیت عقلانیت دینی و پالایش روایت.
۶. نتایج و دستاوردها
۱. فهم غربی از امامت در قرآنپژوهی شیعه فاقد درک درونی از نظام کلامی امامیه است.
۲. تحول در علم اصول و نقد حدیث بنیان نظری نفی تحریف را فراهم کرده است.
۳. امامت در منطق امامیه تداوم وحی و تفسیر زندهی قرآن است، نه نهاد رقیب آن.
۴. امام به عنوان محدّث، وارث علم نبوی و حافظ مصونیت متن الهی معرفی میشود.
۷. نقد و ارزیابی (با توقیت تحلیلی)
رویکرد ناقد (حجتالاسلام والمسلمین مؤمنی) بر آن است که مقاله در مقام نقد تطبیقی متون مستشرقی، از انسجام روشی برخوردار است، امّا از نظر نظریهپردازی بومی هنوز در مرحلهی توصیف ایستا قرار دارد.
این بخش را میتوان در سه محور زمانی بازخوانی کرد:
مرحله نخست (۱۹۶۰–۱۹۹۰): رواج نگاه تاریخیگرایانه در الهیات غربی و تأثیر آن بر تفسیر مقولهی امامت، که نویسنده بهدرستی به نقد آن پرداخته است؛ اما میتوانست با بهرهگیری از نظریهی «تاریخ ادیان تطبیقی» تحلیل دقیقتری از بستر فکری مستشرقان عرضه کند.
مرحله دوم (دهههای ۱۹۹۰–۲۰۱۰): ورود مباحث هرمنوتیک فلسفی به مطالعات شیعهشناسی (از ایوب تا لاوسون)؛ اگر نویسنده بر مبنای هرمنوتیک ولایت، مدلی تفسیری ارائه میداد، مقاله از نقد به سطح نظریه ارتقا مییافت.
مرحله سوم (۲۰۱۰ تاکنون): ظهور قرائتهای نو در الهیات شیعی معاصر، که میتوانست خط سیر پژوهش را از تطبیق به نوآوری بومی بکشاند؛ در حالی که مقاله در همین جغرافیای انتقادی متوقف میماند.
پژوهش علیزاده موسوی از منظر شناخت انتقادی شرقشناسی شیعی گامی مهم در تصحیح تصویر امامت است. انسجام ساختاری، دقت در نقد پیشفرضهای معرفتی غربی و استناد به منابع اصیل امامیه از نقاط قوت اصلی آن است. با اینحال برای عبور از سطح نقد و ورود به ساحت نظریهسازی، پیشنهاد میشود:
بازسازی نظام هرمنوتیکی امامت بر اساس مقولهی «ولایت به مثابه تداوم وحی»؛
استفاده از نظریههای جدید تفسیر دینی و زبان وحی در جهان اسلام؛
ترکیب تحلیل تاریخی با زیستجهان عقلی امامیه برای دستیابی به مدلی بومی در قرآنپژوهی شیعی