گزارش نشست علمی «معناشناسی شناختی و معرفی اجمالی نظریه NSM»

نشست علمی « معناشناسی شناختی و معرفی اجمالی نظریه NSM» به همت گروه فلسفه پژوهشکده فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در تاریخ یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در تالار شهید سلیمانی برگزار شد.
این نشست علمی به صورت حضوری و مجازی و با ارائه سرکار خانم دکتر آزیتا افراشی، استاد تمام پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با محورهای زیر به بحث و بررسی گذاشته شد: «حس آمیزی»، «سطوح استعاره‌های طرح واره بنیاد و دانش بنیاد» و «استعاره اولیه».
در ابتدا دبیر جلسه با طرح اولیه موضوع نشست علمی، به معرفی اجمالی زبان‌شناسی شناختی پرداخته و گفتند: زبان‌شناسی شناختی یکی از زیرشاخه‌های مهم و تاسیسی علوم شناختی است که به رابطه زبان، فرایندهای ذهنی و شناخت (تجارب اجتماعی و فیزیکی) و اصول مشترک و همگانی اندیشه و زبان و شناخت می‌پردازد و رویکردی به تحلیل زبان‌های طبیعی است که زبان را به عنوان ابزاری برای نظم و سامان‌بخشی، پردازش و انتقال اطلاعات در نظر می‌گیرد. مطالعه زبان در این گرایش در واقع مطالعه الگوهای مفهوم‌سازی‌ است. زبان‌شناسی شناختی مدعی است که زبان به طور مستقیم موقعیت‌های خارجی را نشان نمی‌دهد، بلکه ذهن از این موقعیت‌ها، مفهوم‌سازی ویژه‌ای دارد و زبان آن مفهوم‌‌سازی را نشان می‌دهد و معنا همان مفهوم‌سازی ذهن است.
البته معنا‌شناسی شناختی تنها دیدگاهی نیست‌ که‌ به‌ مطالعه‌ معنی می‌پردازد. وجوه تمایزی که معناشناسی شناختی را به عنوان حوزه مستقلی تعین می‌بخشد: در این دیدگاه معنای زبانی چیزی ثابت‌ و از قبل‌ تعیین‌ شده‌ نیست‌ بلکه‌ منظری است‌ که‌ جهان‌ را از آن‌ دریچه‌ می‌بینیم‌، از طرفی از سایر قوای ذهنی و حوزه‌های شناختی ما‌ مستقل‌ نیست‌ و بر اساس‌ کاربرد عینی و تجربه‌ به‌ دست‌ می‌آید.
زبان شناسی شناختی و دین بیان می‌کند که چگونه انسان اندیشه، اعمال و طرحواره های دینی خود را توسط ظرفیت ها و توانایی های شناختی طبیعی در طول روند رشد شناخت خود اکتساب کرده و آنها را در موقعیت های مناسب بیان و به دیگران منتقل می‌کند. همچنین، به سوالاتی از قبیل چرایی اقبال مردم به دین، سبقت بعضی اندیشه‌های دینی نسبت به دیگر اندیشه‌ها، و گوناگونی اعمال دینی در فرهنگ های مختلف با توجه به فلسفه جسم آگینی پاسخ می‌دهد.
در ادامه خانم دکتر افراشی ضمن بیان اینکه دو شاخه اصلی زبانشناسی شناختی عبارتند از معناشناسی شناختی و دستور شناختی و زبان شناسی شناختی در هر دو زیرشاخه آن در مرتبه نخست به بازنمود مبانی همگانی و مشترک اندیشه و شناخت و زبان؛ و در مرتبه بعد به تفاوت های فرهنگی این بازنمود ها در زبان های مختلف می پردازد؛ این دو مرتبه گذر از رویکردهای روان شناسی شناختی به رویکردهای فرهنگی- اجتماعی شناختی مرتبط با رابطه زبان و شناخت را می نمایاند، افزودند: زبان شناسی شناختی در ایران بومی سازی گردیده و به ویژه با افزودن روش های پیکره ای پیشتاز در سطح جهانی و تعمق بر شواهد قرآن و حدیث و نهج البلاغه و ادبیات فارسی مورد نقد و گسترش قرار گرفته است. از آنجا که زبان شناسی شناختی به همگانی ها و اصول مشترک اندیشه و زبان و شناخت می پردازد، یافته های آن به ویژه در مطالعات معناشناسی قرآن کریم می تواند حائز اهمیت باشد. ایشان در این نشست تلاش کردند از منظری که قبلا و در دودهه گذشته سعی کرده بودند این رویکرد را در ایران بومی سازی نماید، به اختصار از پرداختن به مبانی گذر کرده و بر چند مفهوم کمتر معرفی شده تمرکز کنند. از جمله این مفاهیم می¬توان به «حس آمیزی»، «سطوح استعاره های طرح واره بنیاد و دانش بنیاد» و «استعاره اولیه» اشاره کرد. و در نهایت این مختصر را زمینه پرداختن و پژوهش به نظریه NSM یا فرازبان معنایی طبیعی (Natural semantic metalanguage) دانستند و ضمن توضیحی اجمالی در این خصوص قرار بر ادامه و تکمیل نشست در جلسه‌ای دیگر گذاشته شد.