نشست علمی «علوم شناختی دین CSR و کمک به اصلاح باورهای دینی» به همت گروه فلسفه پژوهشکده فلسفه و کلام در تاریخ ۱۹/۰۲/۱۴۰۳ در تالار شهید سلیمانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
این نشست علمی به صورت حضوری و مجازی و با ارائه جناب دکتر جواد درویش آقاجانی، استادیار فلسفه علم و فناوری پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی با محورهای زیر به بحث و بررسی گذاشته شد: مفهوم خدا، روش مطالعه دین، موضوع وحی و جایگاه انسان در دین و نهایتا مساله تکثرگرایی دینی و ارتباط بین ادیان.
در ابتدا دبیر جلسه با طرح اولیه موضوع نشست علمی، به معرفی اجمالی #علومشناختیدین پرداخته و گفتند: علوم شناختیِ دین (Cognitive science of religion) شاخهای جدید از علوم شناختی است که به دنبال یافتن چگونگی بازنمایی و پردازش باورها، احساسات، عواطف و اعمال دینی در ذهن و مبنای شناختی آنها است و برای این منظور از قابلیتهای علوم شناختی استفاده می¬کند. پرسش مرکزی علوم شناختی دین این است که دین (باورهای پایه دینی) چرا و چگونه به ذهن انسان وارد شده است؟ منطقا دو پاسخ به این پرسش میتوان داد: اول اینکه باور دینی در ساختار شناختی ما وجود دارد و دوم اینکه دین محصول تربیت فرهنگی و خانوادگی است. اگر قائل باشیم که باورهای دینی اموری اکتسابی هستند به این معناست که انسان بدون هیچ باور دینی به دنیا میآید و این جامعه و فرهنگ است که انسان را به سوی باور دینی میکشاند. اما اگر به سمت پاسخ اول متمایل شویم باید بپذیریم که دین امری طبیعی است یعنی انسانها فارغ از خانواده یا فرهنگی که در آن میزیند با نوعی باورهای دینی پا به دنیا میگذارند و دینداری به طور طبیعی در انسانها وجود دارد. بر همین اساس نظریه اصلی در علوم شناختی دین این است که باورهای پایه به صورت طبیعی در انسان به وجود آمده است؛ لذا باورهای طبیعی بدون نیازمندی به آموزش شکل میگیرد و در مرحله بعد از طریق پدر، مادر، اجتماع و … این باورهای پایه تبدیل به نظامهای الهیاتی میشود.
در ادامه دکتر درویش بیان فرمودند در خصوص پیوندی که بین علم و دین در CSR شاهدش هستیم: برخی معتقد هستند که این پیوند به قطع شدن پیوند دین با عالم بالا شده است. آنها استدلال میکنند که CSR با بکارگیری روش صرفا تبیینی و با پیشفرض قراردادن طبیعتگرایی روششناختی، دین را زمینی و مادی کرده است. گروه دیگری معتقدند روش تبیینی، یگانه روش CSR نیست و استفاده از روشهای دیگر در آن مجاز است.
CSR چگونه کل عرصه فلسفه دین را متاثر کرده است و کیفیت این تاثیر چگونه بوده است: پیرامون مساله اول، دیدگاه های مختلف درمورد گستره تاثیر CSR بر فلسفه دین بررسی شده و بطور خاص تاثیر آن بر براهین الهیات طبیعی تحلیل میشود. در بخش دوم نشان داده میشود که برخلاف ادبیات غالب، میتوان از تاثیر CSR بر تقویت و یا تضعیف براهین الهیاتی فراتر رفته و با استفاده از یافتههای CSR به نفع اصلاح باورهای دینی استدلال کرد. ایشان در ادامه این کار را از چهار منظر زیر قابل پیگیری دانستند:
- مفهوم خدا که ضمن آن استدلال میشود تضعیف براهین کلاسیک به معنای تضعیف خداباوری نیست.
- روش مطالعه دین که در آن از تکثرگرایی روشی دفاع میشود.
- موضوع وحی و جایگاه انسان در دین که ضمن آن با اشاره به چرخش رفتاری در اقتصاد نشان داده میشود که چنین چرخشی در دینشناسی نیز مطلوب است.
- مساله تکثرگرایی دینی و ارتباط بین ادیان که در آن علیه انحصارگرایی که محصول متنگرایی و مبناگرایی معرفتی است، استدلال خواهد شد.