نقش روش تطبیق در تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان از دیدگاه امامین انقلاب

بیست‌وششمین پیش‌نشست نخستین همایش ملی مرجعیت علمی قرآن کریم در قالب کرسی علمی ترویجی با عنوان «نقش روش تطبیق در تولید علوم انسانی قرآن بنیان از دیدگاه امامین انقلاب»، با ارائه حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر رضا لکزائی، نقد حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی محمدی و دبیری حجت‌الاسلام‌والمسلمین مرتضی غرسبان در مورخ دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد.
در این کرسی ابتدا حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر رضا لکزائی، به ارائه بحث نقش روش تطبیق در تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان از دیدگاه امامین انقلاب پرداخت و در بیان مسأله خود گفت: براساس دیدگاه امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌‏ای، دست کم سه روش برای تولید علوم انسانی قرآن‌بنیان قابل استنباط است؛ مبنای متدانی، مبنای متعارف و مبنای متعالی؛ این سه مبنا، تولید سه مدل علوم انسانی را به دنبال دارد که می‌توان آنها را علوم انسانی متدانی، علوم انسانی متعارف و علوم انسانی قرآن‌بنیان متعالی نامید. نقطه آغاز علوم انسانی قرآن‌بنیانِ متعالی، پذیرش مرجعیت علمی قرآن و قیام علمی لله و در ادامه به کاربستن «روش تطبیق» است. تطبیق به این معناست که براساس مقصد قرآن، وضعیت موجود انسان و جامعه را به قرآن عرضه کنیم و قوت‌ها و ضعف‌هایش را دریابیم و راه برون رفت و وضعیت مطلوب را نشان دهیم؛ از این راه است که قرآن به علوم انسانی راه می‌یابد. این روش، با همین نام توسط امام خمینی و آیت‌الله خامنه‏‌ای ارائه، تبیین و به کار گرفته شده است.
حجت‌الاسلام لکزائی در ادامه به تشریح موضوع پرداخت و ضمن اشاره به مثال‌هایی از روش تطبیق در بیانات امامین انقلاب گفت: محتوایی که ما با نام علوم انسانی با آن روبرو هستیم، متکی به مبانی است که آن مبانی تکیه به منابع دارد. و این منابع و روش رویکرد به منابع است که سازنده علوم انسانی متدانی و متعارف و متعالی است. به نظر می‏رسد بتوان گفت که نقطه آغاز علوم انسانی متعالی عزم علمی و قیام علمی لله ‏باشد و در ادامه تصمیم به بهره‌‏برداری و مراجعه روشمند به قرآن کریم. روش پیشنهادی برای تولید علوم انسانی که توسط امامین انقلاب با دلالت مطابقی نشان داد، روش تطبیق است. براساس این روش باید در چارچوب مقاصد قرآن، با تطبیق دیدگاه‌های علوم انسانی رایج با قرآن کریم و نیز تطبیق واقعیت‏‌ها بر قرآن پاسخ صحیح را گرفت و آرام آرام به تولید علوم انسانی متعالی اقدام نمود.
ایشان در پایان افزود: به نظر می‌‏رسد مهم‏‌ترین کار دانشمند و محقق علوم انسانی متعالی، در قسمت تطبیق خلاصه می‌شود و بدون تطبیق، آن هم تطبیقی که بر مبانی متعالی تکیه داشته باشد، فعالیت محقق در عمل ناتمام می‌‏ماند. در عین حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا می‌‏توان هر آیه‏‌ای را با هر مصداقی تطبیق کرد؟ ملاک و معیار و مبنای تطبیق یک یا چند آیه بر یک مصداق و یا مصادیق چیست و یا چه می‌‏تواند باشد؟ به اختصار باید گفت آنچه ملاک و معیار تطبیق است و تطبیق را از هرج و مرج مصداقی حفظ می‌کند، اهتمام به «مبنای متعالی قرآن» براساس نگاه منسجم و هماهنگ به قرآن و راهبرد هدایت‏‌محور آن است که در واقع براساس مقصد قرآن طراحی شده است و شاید با مطالعه مجدد آن، با این نگاه جدید، پاسخ پرسش روشن‌تر شود.
در ادامه نشست، پس از توضیحات اجمالی دبیر کرسی، ناقد محترم کرسی، به نقد دیدگاه ارائه‌دهنده محترم پرداختند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی محمدی ضمن تمجید از مقاله ارائه شده، در نقد این ارائه فرمود: ذکر پیشینه تحقیق و وجه امتیاز این تحقیق نسبت به موارد گذشته ضروری است. همچنین در مفهوم‌شناسی تحقیق، علوم انسانی، تعریف به موضوع شده و علومی دانسته شده که موضوع آنها فعل انسان است. درحالی‌که تعریف به موضوع، تعریف جامعی نیست. همچنین در دانش قرآن‌بنیان، چگونه علوم انسانی متدانی متصور است؟ و نکته پایانی که نقطه خلأ این تحقیق بوده این است که شما مصادیقی از تطبیق را در کلام امامین انقلاب ذکر کردید ولی تأثیر آن بر علوم و تولید دانش قرآن‌بنیان چگونه است؟
در ادامه حجت‌الاسلام‌والمسلمین یوسفی مقدم رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن ضمن تمجید از ارائه فوق فرمود: تطبیق بر سه گونه است. عرضه نظریه علمی بر قرآن، تطبیق آیات قرآن بر حوادث و رخدادهای اجتماعی، و در نهایت بررسی تطبیقی نظریات قرآنی. که نوع تطبیق در ارائه شما از نوع دوم بوده و صرفا منجر به توسعه مصادیق خواهد شد نه تولید علم و دانش.
در ادامه نیز حاضرین در جلسه به بیان نظرات خود پرداختند. و سپس حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا لکزائی، به ارائه پاسخ به برخی از نقدها پرداخت و طرح بحث روش تطبیق را مسأله جدید و آغاز راهی برای تولید علوم و دانش‌های قرآن‌بنیان دانست
در پایان نشست نیز حجت‌الاسلام‌والمسلمین غرسبان به جمع‌بندی موارد مطرح‌شده در جلسه پرداختند.